خدا کند نرود امشب و سحر نشود که روز ما ز شب تار تیرهتر نشود
واحد ایام محرّم، شعر و آهنگ از محمّد جواد جعفری همت
خدا کند نرود امشب و سحر نشود که روز ما ز شب تار تیرهتر نشود
چه فتنهها که به دنبال این سحر نبود خدا کند نرود امشب و سحر نشود
خدا کند که به حشر انتها شود امشب که حشر واقعه کربلا دگر نشود
شب اسارت پرده نشین خاص خداست چه میشود که اگر صبح پرده در نشود
شب شهادت نوباوگان فاطمه است خدا کند که سحرگاه جلوهگر نشود
خدا کند نرود امشب و نیاید صبح که داغ زینب مظلومه تازهتر نشود
خدا کند نشود صبح باز تا زینب ز داغ مرگ دو فرزند خون جگر نشود
خدا کند نشود صبح این شب عاشورا که یادگار حسن را کفن به بَر نشود
خدا کند که فتد تیر حرمله از کار و یا هر آنچه زند تیر، کارگر نشود
شب وداع علی اکبر است با لیلا وداع مادر و فرزند مختصر نشود
گمان به مردن لیلا بود ز داغ علی خدا کند که ز داغ پسر بر خبر نشود
خدا کند نشود صبح تا به دشت بلا به خاک و خون تن عباس غوطهور نشود
سر حسین ز پیکر جدا شود فردا خوش است ظلمت امشب بگو بسر نشود
خدا کند ندمد صبح تا که فردا شب خیام آل علی طعمه شرر نشود
ولی اگر نبود آب خون این شهدا نهال دین خداوند بارور نشود
قیام حق به قیام حسین پیوند است قیام حق نشود این قیام اگر نشود
ارسال دیدگاه